گفتوگو: زهرا عزتی
رقیه رزمی، متولد سال ۱۳۵۷ در تبریز، هنرمندی است که بیش از یک دهه تجربه حرفهای در زمینه نقاشی دارد و دارای مدرک صلاحیت تدریس از وزارت فرهنگ و ارشاد است. همچنین مدرس نقاشی فنی و حرفهای بوده و علاوه بر نقاشی، به صورت حرفهای در عکاسی فعالیت میکند و در حوزه خوشنویسی نیز دستی بر آتش دارد.
تجربه گسترده وی در برگزاری نمایشگاههای گروهی و انفرادی و آموزش هنرجویان، رزمی را به چهرهای شناختهشده و معتبر در عرصه هنر در استان همدان تبدیل کرده است.
در ادامه، با وی گفتوگویی داشتهایم که میخوانید:
اولین تجربه جدیتان در برگزاری نمایشگاه انفرادی چطور بود و چه تأثیری بر مسیر هنری شما گذاشت؟
اولین نمایشگاه انفرادی من در شهریور سال ۱۴۰۰ در هتل امیران بلوار بعثت برگزار شد. بازخوردها بسیار مثبت و دلگرمکننده بود و باعث شد با اساتید و هنرمندان زیادی آشنا شوم. این تجربه به من اعتماد به نفس بیشتری داد و مسیر هنریام را برای خلق آثار جدید و برگزاری نمایشگاههای بعدی هموار کرد.
آثار شما بیشتر بر چه مفاهیمی تمرکز دارند؟
بیشتر تمرکز من بر روی منظره است، اما در کنار آن، بیش از ۱۰۰ اثر پرتره از شهدا در کارنامه هنری خود دارم. بخش زیادی از این پرترهها در مراسمها و به صورت زنده خلق شده و به خانوادههای شهدا اهدا شدهاند. این کار برای من فرصتی بود تا هم یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارم و هم با هنر، پیامی انسانی و فرهنگی منتقل کنم.
در انتخاب موضوعات نمایشگاهها، چقدر به دغدغههای اجتماعی یا بومی خود توجه دارید؟
خیلی زیاد. برای مثال نقاشی پرتره شهدا همراه با وصیتنامههایشان، یا آثار مرتبط با غزه و جنگ ۱۲ روزه، نشاندهنده توجه من به مسائل اجتماعی و دغدغههای انسانی است. در بسیاری از مناسبتها، تلاش کردهام با آثارم پیام و نگاه فرهنگی و اجتماعی منتقل کنم.
نسل جوانی که به کلاسهای شما میآید، بیشتر چه سبکهایی را دوست دارند و شما چگونه هدایتشان میکنید؟
نسل جوان بیشتر به طراحی سیاهقلم و مداد رنگی علاقه دارند. من سعی میکنم آموزشهایم اصولی و کاربردی باشد تا هنرجویان با یادگیری روش درست، بتوانند توانایی خلاقیت خود را پرورش دهند و آثارشان را حرفهایتر ارائه کنند.
طبیعت و اقلیم همدان (الوند، چهار فصل بودن، رنگهای پاییزی و زمستانی) چه نقشی در انتخاب رنگها و سوژههای شما دارند؟
طبیعت و اقلیم همدان تأثیر زیادی در انتخاب سوژه و تم رنگی من دارد. بسته به فصل، سعی میکنم رنگها و نورپردازی آثارم با محیط هماهنگ باشد تا حس و حال هر فصل به خوبی در نقاشیها منتقل شود.
به نظر شما جایگاه همدان در نقاشی و هنرهای تجسمی امروز ایران کجاست و چه کمبودهایی دارد؟
در همدان، کارگاههای آموزشی تحت نظر اساتید برجسته ایران خیلی کم برگزار میشود و این ضعف بزرگی است. هنرمندان جوان علاقهمند به یادگیری تکنیکهای پیشرفته هستند، اما فرصتهای کافی برای آموزش تخصصی و حرفهای در شهر محدود است.
چه انتظاری از نهادهای فرهنگی و هنری و مسئولین استان همدان برای حمایت از هنرمندان دارید؟
من یاد گرفتهام که زیاد انتظار نداشته باشم، زیرا حمایت آنچنانی از هنرمندان نمیشود. با این حال، امیدوارم در آینده فرصتهای بیشتری برای برگزاری کارگاهها و نمایشگاهها فراهم شود تا هنرمندان بتوانند آثار خود را بهتر عرضه کنند.
اگر بخواهید یک نمایشگاه بینالمللی با موضوع «همدان» برگزار کنید، چه سوژه یا ایدهای را انتخاب میکنید؟
قطعاً آثار تاریخی همدان، هنرمندان، مشاهیر و بزرگان این شهر، سوژه اصلی من خواهند بود. میخواهم با این نمایشگاه، فرهنگ و هنر همدان را به مخاطبان بینالمللی معرفی کنم.
عکاسی برای شما بیشتر نقش مستندسازی دارد یا یک بیان هنری مستقل؟
من با دیدی نقاشانه عکاسی میکنم، بنابراین برای من هم نقش مستندسازی دارد و هم بیان هنری مستقل. تلاش میکنم در هر عکس، ترکیبی از نور، رنگ و حس هنری را منتقل کنم.
در خوشنویسی و نقاشی، ترکیب خط و رنگ چه جایگاهی برایتان دارد و آیا آن را بهعنوان «زبان مشترک» در هنرهایتان میبینید؟
نقاشی و خط مکمل یکدیگر هستند. زمانی که با هم ترکیب میشوند، معنا و عمق بیشتری پیدا میکنند و مسیر بیان هنری من را تکمیل میکنند.
بین نقاشی سیاهقلم، آبرنگ و سایر سبکها و خوشنویسی و عکاسی، کدام برای شما بیانگرترین رسانهی درونیتان است و چرا؟
سیاه قلم را خیلی دوست دارم، زیرا از دل سیاهترین قلمها، نور و امید به وجود میآید. این برای من نماد این است که حتی در تاریکترین لحظات، امید همیشه زنده است و میتواند مسیر را روشن کند.
سخن آخر:
با تشکر از رسانه وزین الوند که اولین رسانهای بود که در نمایشگاه حضور داشت و من را شناخت. همانند نامشان، مثل کوه پشت هنرمندان ایستادهاند.
زندگی مانند نقاشی است؛ خطها را با امید باید کشید، از اشتباهات باید درس گرفت با آرامش، پاک کرد و با عشق رنگآمیزی نمود.