حسن گوهرپور / مشاور رسانه و روابط عمومی استاندار
همایش شورای روابطعمومیهای استان همدان روز گذشته ششم اردیبهشت ماه با حضور روابط عمومیهای دستگاههای اجرایی و اهالی رسانه برگزار شد، دکتر حمید ملانوری شمسی در این همایش مواردی را تاکید کرد که برخی از آنها به عنوان محورهای اصلی بحث؛ در اینجا شرح و بسط خواهد شد. البته این نکته به عنوان پیشفرض در یادداشت مطرح است که تفارق و تفاوت روشن و واضحی بین روابط عمومی و رسانه وجود دارد و ضرورتا فعالیتهای روابط عمومی سازمانها خلاصه در ارتباط با رسانه نمیشود.
مدیر رسانهای؛ روابط عمومی پویا و رسانهای منصوب میکند
اگر نماینده عالی دولت در استان رسانه را بشناسد؛ مدیران و روسای دستگاههای اجرایی هم به این سمت و سو میروند که روابطشان را با رسانه گسترش دهند یا ترمیم کنند. در استان همدان هم چنین رویدادی در حال وقوع است. اما هنور برخی از مدیران، در برابر رسانه مقاومت دارند و علاقه به ارتباطی با رسانه ندارند، این بیعلاقگی باعث میشود نه تنها به این واحد و به رسانهها بیتفاوت باشند بلکه از مدیری برای روابط عمومی استفاده کنند که نه تنها با روابط عمومی و رسانه همداستانی ندارند، بلکه در برابر رسانه هم قرار میگیرند؛ غافل از اینکه به گفته استاندار «روابط عمومی زندهبودن و پیشرفت سازمان را تضمین میکند و مدیران توانمند زمانی در رأس امور موفق خواهند بود که روابط عمومی قدرتمند و فعال داشته باشند»؛ با این نگاه و رویکرد نماینده عالی دولت در استان، اگر مدیران استان همراه نیستند، خبرنگاران در مورد آنها موضعگیری خواهند کرد.
روابط عمومی صرفاً بنر چسباندن یا تبلیغات نیست
شأن روابط عمومی را غیر از جایگاهی که این واحد در ادارات دارد، فردی تعیین میکند که در آن مقام اداری قرار میگیرد. در واقع «شرف المکان بالمکین»؛ اگر فردی دارای ظرفیتهای متعدد، با تواناییهای زیاد در این جایگاه قرار گیرد؛ بهطور حتم روابط عمومی، شأنی متفاوت بین کارمندان آن اداره و بین اهالی رسانه خواهد داشت.
در همین راستا، استاندار در جلسه با روابط عمومیها اعلام کرد که «روابط عمومی صرفاً بنر چسباندن یا تبلیغات نیست؛ بلکه حلقه ارتباطی حیاتی بین مدیران و مردم است» بنابراین هر مدیر یا کارشناسی که در روابط عمومی تصور محقرانه و کمارزشِ تقلیل روابط عمومی به بنر چسباندن را؛ از خودش و جایگاه واحدش دارد، بداند که جای درستی ننشسته است.
مدیر دستگاه اجرایی هم، از آن منظر که باید در مسیر اطلاعرسانی دولت، به مردم درباره تصمیماتی که اتخاذ میکند و فعالیتهایی که باید در مسیر خدمت انجام دهد گزارش دهد، مسئول است که روابط عمومی پویا و توانمند به خدمت بگیرد، اگر اینگونه نباشد باید هم به اهالی رسانه پاسخگو باشد هم نماینده عالی دولت در استان.
کدام مدیران در استان رسانهای نیستند؟!
اگر «رسانهای بودن» و «نبودن» را دو حالت کلی رفتار یک مدیر با بخش قابل توجهی از افکار عمومی بدانیم، میتوانیم اینگونه مفروض بداریم که برخی مدیران، علاقه به رسانه و روابط عمومی دارند و رسانه و روابط عمومی را میشناسند؛ برخی مدیران نه علاقه دارند، نه میشناسند و نه تمایلی دارند که بشناسند! آنهایی که رسانه را نمیشناسند و به آن علاقه ندارند، نسبت به تعهد، پویایی، تمرکز، شفافیت و ... روابط عمومی دستگاه تحت مدیریت خود هم حساسیتی ندارند، وقتی حساسیت ندارند یکی از معناهای مهمش این میشود که مردم برای او اهمیتی ندارند و افکار عمومی برای او محل اهمیت نیستد، بنابراین مردم باید نوع دیگری با او از منظر «ضرورت پاسخگویی» رفتار کنند.
اما چگونه میشود آنها را به جامعه و افکار عمومی معرفی کرد؟ یکی از راههای مناسب آن استفاده از اهالی دلسوز رسانه است. به همین اعتبار؛ میتوان از خبرنگاران، عکاسان، تصویربرداران، روزنامهنگاران و حتی کارمندان روابط عمومی ادارات درخواست کرد که نظرشان را درباره ارتباط مدیران با روابط عمومی و اهالی رسانه به استانداری (مدیر کل روابط عمومی استاندار یا مشاور رسانهای استاندار) انتقال دهند. این فرایند اگر به درستی و مداوم صورت گیرد، کمتر مدیری میتواند رویهاش را تغییر ندهد!